تو هوای هم نفس می کشیم...

تو هوای هم نفس می کشیم...

من و آقامون بعد از کلللللیییی دشواریییییی 18 تیر 1393 به هم رسیدیم...میخوایم ماجراهامون و اینجا بنویسیم...
تو هوای هم نفس می کشیم...

تو هوای هم نفس می کشیم...

من و آقامون بعد از کلللللیییی دشواریییییی 18 تیر 1393 به هم رسیدیم...میخوایم ماجراهامون و اینجا بنویسیم...

یواشکی...

سلام... 

 

میدونی عشقولی...من عاشق یواشکی های توام...وقتی ازت ناراحتم میشینم و خاطراتم رو مرور میکنم...عاشق وقتاییم ک توجمع برام بوس میفرستی یواشکی...یا بهم چشمک میزنی...عاشق وقتاییم ک دستامو محکمتر از همیشه میگیری...عاشق وقتاییم ک یهو دستتو حلقه میکنی دور منو میگی قربوووووونت برم...عاشق وقتاییم ک نصفه شب صدات میکنم و طوری جوابمو میدی انگار تمام شب رو بیدار بودی و منتظری تا من بهت جواب بدم...عاشقتم...

نظرات 1 + ارسال نظر
هم نفس چهارشنبه 22 بهمن 1393 ساعت 13:04 http://727526.blogfa.com

سلام عزیزم مرسی شما خوبین؟
خوش میگذره؟
از وبایی که حرفای روزانشونو و عشقشونو به زبون خودشون میگن خوشم میاد مثل وب شما
خوشبخت باشین همیشه
بازم سر بزن
بوس بوس

سلاااااام....مرسی ک سر زدین خیلی ذوق کردم....بازم سر بزنین بهمون...خیلی خوشحال شدم...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.