تو هوای هم نفس می کشیم...

تو هوای هم نفس می کشیم...

من و آقامون بعد از کلللللیییی دشواریییییی 18 تیر 1393 به هم رسیدیم...میخوایم ماجراهامون و اینجا بنویسیم...
تو هوای هم نفس می کشیم...

تو هوای هم نفس می کشیم...

من و آقامون بعد از کلللللیییی دشواریییییی 18 تیر 1393 به هم رسیدیم...میخوایم ماجراهامون و اینجا بنویسیم...

تر...

سلام... 

 

از من ناراحته...ومن از اون ناراحت تر البته ازخودم...زنگ نزد ک بگه رسیه...خدایا...زودی بش گردون ب من...زوود...زودباهام مهربونشکن...یامن و ازدنیا ببر...من طاقت قهر روندارم...برات متاسفم دختر بد...

نظرات 1 + ارسال نظر
نازنین سه‌شنبه 28 بهمن 1393 ساعت 11:30 http://man0nazi.blogfa.com

راسی ما بهم نرسیدیم هنو
من اینجا اون اونجا ولی ایشالا......
خوشحال شدم
عکستونم میزاشتین

سلاااام...خوشحالم ک خوشحال شدی...آقامون اجازه نمیده....آخییییی ایشالا بهم برسینننن...میام وبت حتما

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.