تو هوای هم نفس می کشیم...

تو هوای هم نفس می کشیم...

من و آقامون بعد از کلللللیییی دشواریییییی 18 تیر 1393 به هم رسیدیم...میخوایم ماجراهامون و اینجا بنویسیم...
تو هوای هم نفس می کشیم...

تو هوای هم نفس می کشیم...

من و آقامون بعد از کلللللیییی دشواریییییی 18 تیر 1393 به هم رسیدیم...میخوایم ماجراهامون و اینجا بنویسیم...

تقدیم ب همسرم...



http://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک ها


یک وقت هایی فکر میکنم مرد بودن چقدر می تواند غمگین باشد. هیچ کس از دنیای مردانه نمی گوید. هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمیکند. هیچ انجمنی با پسوند «… مردان» خاص نمیشود.

مرد ها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند. این روزها همه یک بلند گو دست گرفته اند و از حقوق و دردها و دنیای زنان می گویند.


http://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک ها در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است. یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند.
وقتی میخواهند حرف خاصی بزنند هول می شوند. حتی همان مرد هایی که دوستمان داشتند ولی رفتند…
یکی از همین مرد های همیشه خسته. از همین هایی که از ۱۸ سالگی دویدن را شروع میکنند. و مدام باید عقب باشند.
مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند. سربازی، کار، در آمد، تحصیل…
همه از مرد ها همه توقعی دارند. باید تحصیل کرده باشند. پولدار، خوشتیپ، قد بلند، خوش اخلاق، قوی… و خدا نکند یکی از اینها نباشند…
ما هم برای خودمان خوشیم!
مثلن از مردی که صبح تا شب دارد برای در آمد بیشتر برای فراهم کردن یک زندگی خوب برای ما که عشقشان باشیم به قولی سگ دو می زند، توقع داریم که شبش بیاید زیر پنجره مان ویالون بزند و از مردی که زیر پنجره مان ویالون می زند توقع داریم که عضو ارشد هیات مدیره ی شرکت واردات رادیاتور باشد.
توقع داریم همزمان دوستمان داشته باشند، زندگی مان را تامین کنند، صبور باشند و دلداریمان بدهند،
خوب کار کنند و همیشه بوی خوب بدهند و زود به زود سلمانی بروند و غذاهای بد مزه ما را با اشتیاق بخورند .
و با ما مهمانی هایی که دوست داریم بیایند و هر کسی را که ما دوست داریم دوست داشته باشند.
و دوست های دوران مجردیشان را فراموش کنند و نان استاپ توی جمع ،قربان صدقه مان بروند ،
و هیچ زن زیباتری را اصلن نبینند و حتی یک نخ هم سیگار نکشند!
مرد ها دنیای غمگین صبورانه ای دارند.
بیایید قبول کنیم. مرد ها صبرشان از ما بیشتر است. وقت هایی که داد میزنند وقت هایی هم که توی خیابان دست به یقه می شوند وقت هایی که چکشان پاس نمیشود وقت هایی که جواب اس ام اس شب به خیر را نمیدهند ،
وقت هایی که عرق کرده اند وقت هایی که کفششان کثیف است تمام این وقت ها خسته اند و کمی غمگین.
و ما موجودات کوچک شگفت انگیز غرغروی بی طاقت را هم ، دوست دارند.
دوستمان دارند و ما همیشه فکر میکنیم که نکند من را برای خودم نمیخواهد برای زیبایی ام میخواهد،
نکند من را برای شب هایش میخواهد؟ نکند من را برای چال روی لپم میخواهد؟
در حالی که دوستمان دارند؛ ساده و منطقی…
مرد ها همه دنیایشان همین طوری است. ساده و منطقی…
درست بر عکس دنیای ما.
بیایید بس کنیم.
بیایید میکرفون ها و تابلو های اعتراضیمان را کنار بگذاریم.
من فکر میکنم مرد ها، واقعن مرد ها،
آنقدر ها که داریم نشان میدهیم، بد نیستند.
مردها احتمالن دلشان زنی میخواهد که کنارش آرامش داشته باشند. فقط همین.
کمی آرامش در ازای همه فشار ها و استرس هایی که برای خوشبخت کردن ما تحمل میکنند.
کمی آرامش در ازای قصر رویایی که ما طلب میکنیم…
بر خلاف زندگی پر دغدغه ای که دارند، تعریف مردها از خوشبختی خیلی ساده است.

مردانه ترین...

 _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|___͡͡͡ _▫_͡ ___͡͡π__͡͡ __͡▫__͡͡ _|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|___͡͡͡ _▫_͡ ___͡͡π__͡͡ __͡▫__͡͡ _|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_

مــــرگ
از نــــمای دور
دورنـــــمای زنـــــی‌ست
که از مـــــــــــردی دور مـــــــــــــانده،
مـــــرگ
از نـــــمای نزدیک
مردی اســــــــــت که زن نـــــــــــدارد...
و زندگـــــی
مَردمُـــــردگیِ زنـــی‌ست
که مــــردش را تــــــا ســــرحدّ مـــرگ
دوســــت داشته...
زندگـــــی
نزدیــــک‌نمای زنـــــــــــی‌ست
که مــــردش
هنوز نمــــــرده باشد...
زن
مــــردانه‌ترین
دلیل مـــــرگ و زندگـــــی‌ست...

.

.

«کامران رسول زاده»

*ــــــــــــــــــــقاصدک خیـــــســــــــــــــــــــ*

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک ها

دلم...

سلام محمد جواد خان...دلم میخواد باهام حرف بزنی...الهب قربونت برم ک خسته ی کار و درسی...دلم کشیده کنارم باشی و باهام حرف بزنی...بغض دارم ...از اون بغضا ک وا کردنش کار خودته...میشه لطفا؟



http://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک هاhttp://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک هاhttp://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک هاhttp://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک هاhttp://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک ها


http://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک هاhttp://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک هاhttp://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک هاhttp://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک هاhttp://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک ها

شب بخیر...

سلام...دیشب پشت تلفن بحث کار و آقامون خودش شروع کرد...مهم نیست چیا گفتیم ک ب نظر من نود درصدش بر میگشت ب مرخی و ونوسی بودنمون...اما در نهایت نتیجه این شد ک من نرم سر کار...ک توی پست قبلی درر. مورد حس نرفتن سر کار حرف زدم...ب آقامون گفتم بیا واتسآپ آخه رو پله ها سرد بود ک نشسته بودم،حمومم رفته بود...فک کنم حس کرد دوس ندارم باهاش صحبت کنم...امیدوارم همسری این فکر رو نکرده باشه آخه واقعا این منظور رو نداشتم...و من دلم حرف زدن میخواست...دل خوشم ب اینکه چیزایی ک تو واتسآپ واسه آقامون تو.واتسآپ.میفرستم تیکه آبی بخوره کنارش ک ینی خونده اونارو...زنگ زدم جواب نداد دوسیم...فک کنم گوشیش کنارش نبود...شب بخیر گفتم ب آقامون و تا وقتی بیدار بودم جواب نداده بود...من معمولا اینحور شبا ک ی چیزی میگم ک.جوال نمیگیرم،مدام پا میشم و ب گوشیم نگاه میکنم....بهترین لحظه ی دنیا بود وقتی شب بخیرش رو خوندم...چشام باز و بسته میشد...نمیتونستم جواب بدم بس ک خوابم میومد...ولی خیلی خوشحال شدم...دلخوشیم ب این چیزا...کاش منظور حرفمو دیشب کامل متوجه شده بود...

فقط...

سلام...  نمیدونم اما فقط میدونم ک نباید ترسید از اینکه حرفاتو بنویسی...منظورم.ب کسی نیست...دقیقا با خودمم ک میترسم از حسم بگم...من هیچ وقت نمیتونم ثابت کنم برای نوشتن این حرف چقد دارم ب خودم فشار میارم...راستش برام سخته نرم سر کار...ولی وقتی آقامون راضی نیست نمیرم...من نخواستم مستقل باشم فقط خواستم فک کنخ اصلا پولی ب من نمیدن...همین...راستش نمیرم سر کار فقط نرفتن سر کار نیست....ینی لذت درمان...لذت تدریس دانشگاهی و شاید این حس ک یکی بهت بگه خانم خدا خیرت بده بچمو نجات دادی رو دیگ.نمیچشم...ولی همه ی اینا ی طرف رضایت شوهرمم یک طرف..نمیخوام فیلم بازی کنم و بگم اصلا برام مهم نیست و نارتحت نیستم...آذه ناراحتم چون انسانم و حق ناراحتی دارم...اما دلخور نیستم...شاید بهترین کار ممکن اینه ک دیگ کارآموزیامو جدیی نگیرم...دیگ حس خوبی نداشته باشم....اما تا جایی ک علم جا داشته باشه میخونم شاید ی روزی یکی ازم کمک خواست...شاید...